قلپ قلپ قمقمه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در شب عملیات خیبر، اسفندماه 1362، در منطقه پشت دژ بعد از حدود هفت کیلومتر راهپیمائی، نیروهای گردان به پشت میدان مین دشمن میرسند. شهید سعید بیگی رو به آقای جواد مبین کرده و میپرسد: جواد قمقمهات آب دارد؟ جواد در پاسخ میگوید: بله. می گوید: بده تا من کمی بخورم. جواد مبین از او میپرسد. مگر خودت قمقمه نداری؟ سعید در پاسخ جواب میدهد: دارم ولی اگر آب از قمقمه خودم بخورم نصفه میشود و موقعی که...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در شب عملیات خیبر، اسفندماه 1362، در منطقه پشت دژ بعد از حدود هفت کیلومتر راهپیمائی، نیروهای گردان به پشت میدان مین دشمن میرسند. شهید سعید بیگی رو به آقای جواد مبین کرده و میپرسد: جواد قمقمهات آب دارد؟ جواد در پاسخ میگوید: بله. می گوید: بده تا من کمی بخورم. جواد مبین از او میپرسد. مگر خودت قمقمه نداری؟ سعید در پاسخ جواب میدهد: دارم ولی اگر آب از قمقمه خودم بخورم نصفه میشود و موقعی که...
نحوه تشکیل گردان کمیل
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » نحوه تشکيل گردان کميل »
بعد از عملیات والفجر 2 که در منطقه حاج عمران انجام شد. مساله توسعه سازمان رزم نیروهای مردمی و تثبیت این سازمان مورد توجه بیشتر دستاندرکاران و فرماندهان دفاع مقدس قرار گرفت. البته تا قبل از آن، همانگونه که در شرح عملیاتها تا کنون ملاحظه نمودهاید، نیروهای بسیجی و مردمی با اعلام نیاز فرماندهان، جهت انجام عملیات، به جبهه اعزام و پس از آموزش و شرکت در عملیات، مجددا" به شهرستان خود باز میگشتند. این وضعیت در اکثر...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » نحوه تشکيل گردان کميل »
بعد از عملیات والفجر 2 که در منطقه حاج عمران انجام شد. مساله توسعه سازمان رزم نیروهای مردمی و تثبیت این سازمان مورد توجه بیشتر دستاندرکاران و فرماندهان دفاع مقدس قرار گرفت. البته تا قبل از آن، همانگونه که در شرح عملیاتها تا کنون ملاحظه نمودهاید، نیروهای بسیجی و مردمی با اعلام نیاز فرماندهان، جهت انجام عملیات، به جبهه اعزام و پس از آموزش و شرکت در عملیات، مجددا" به شهرستان خود باز میگشتند. این وضعیت در اکثر...
بگو چوپان و خلاصم کن
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یکی از موارد متداول کمکهای مردم به جبههها، اهدای گوسفندان زنده بود. در برخی اوقات تعداد گوسفندانی که به تدارکات لشکر تحویل میشد زیاد بود و مدتی طول میکشید تا همه آنها ذبح شده و به مصرف برسند. بدین جهت بایستی از آنها نگهداری میشد و برای آنها علوفه کافی تهیه میکردند. یا اینکه گوسفندان را به چرا میبردند. یک روز مسئول تدارکات لشکر، یکی از پاسداران وظیفه را احضار میکند و به او می گوید: نگهداری این...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یکی از موارد متداول کمکهای مردم به جبههها، اهدای گوسفندان زنده بود. در برخی اوقات تعداد گوسفندانی که به تدارکات لشکر تحویل میشد زیاد بود و مدتی طول میکشید تا همه آنها ذبح شده و به مصرف برسند. بدین جهت بایستی از آنها نگهداری میشد و برای آنها علوفه کافی تهیه میکردند. یا اینکه گوسفندان را به چرا میبردند. یک روز مسئول تدارکات لشکر، یکی از پاسداران وظیفه را احضار میکند و به او می گوید: نگهداری این...
وحشت در صعود از نردبان متری
دانشنامه دفاع مقدس »
یکی از رزمندگان نقل می کند: اسفند ماه سال 1361 در اطراف شیراز مشغول آموزش نظامی جهت اعزام به جبهه بودیم. یکی از تمرینها و آموزشها بالا رفتن از نردبانی به ارتفاع 15 متر بود. بایستی از یک طرف آن بالا میرفتیم و از طرف دیگر پایینمیآمدیم. وقتیکه افراد به بالاترین قسمت میرسیدند؛ نردبان تکانهای شدیدی میخورد و آنها دچار ترس و وحشت میشدند. پاسداری که متصدی آموزش بود، در پایین ایستاده و بطور مکرر میگفت: یا الله...
دانشنامه دفاع مقدس »
یکی از رزمندگان نقل می کند: اسفند ماه سال 1361 در اطراف شیراز مشغول آموزش نظامی جهت اعزام به جبهه بودیم. یکی از تمرینها و آموزشها بالا رفتن از نردبانی به ارتفاع 15 متر بود. بایستی از یک طرف آن بالا میرفتیم و از طرف دیگر پایینمیآمدیم. وقتیکه افراد به بالاترین قسمت میرسیدند؛ نردبان تکانهای شدیدی میخورد و آنها دچار ترس و وحشت میشدند. پاسداری که متصدی آموزش بود، در پایین ایستاده و بطور مکرر میگفت: یا الله...
دوک نخ ریسی و کالک عملیات
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1362 که گردان کمیل در پادگان الغدیر اصفهان مشغول انجام تمرینات هلیبرد بود. بخاطر حساسیت مسأله و اینکه دشمن متوجه نشود به برادران تأکید شده بود که مسأله را کاملا" محرمانه تلقی کنند و مرخصی که میروند، صحبتی راجع به چگونگی عملیات و تمرینات و آموزشها نکنند. در همان ایاّم یکی از نفرات گردان که از مرخصی به اصفهان برگشته بود، وقتی که مسئول آموزش مجددا" روی محرمانه بودن کار و تمرینات تأکید مینمود، گفت: خدا...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1362 که گردان کمیل در پادگان الغدیر اصفهان مشغول انجام تمرینات هلیبرد بود. بخاطر حساسیت مسأله و اینکه دشمن متوجه نشود به برادران تأکید شده بود که مسأله را کاملا" محرمانه تلقی کنند و مرخصی که میروند، صحبتی راجع به چگونگی عملیات و تمرینات و آموزشها نکنند. در همان ایاّم یکی از نفرات گردان که از مرخصی به اصفهان برگشته بود، وقتی که مسئول آموزش مجددا" روی محرمانه بودن کار و تمرینات تأکید مینمود، گفت: خدا...
گفتن کلمهای که اول آن مو است ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچهها شهید و مجروح شدند. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت میکردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچهها شهید و مجروح شدند. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت میکردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید محمد حسین امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد حسين اميري »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون گمان نکنید آنهائی که در راه خدا کشته شدهاند، مردهاند. بلکه آنها زندهاند و نزد خدایشان روزی میخورند. ( سوره آل عمران، آیه 169 ) با درود فراوان به امام امت و امید مستضعفان جهان خمینی بتشکن و با سلام فراوان به ملت شهیدپرور ایران، لازم دانستم که چند کلمه درباره خودم وصیت کنم. من محمد حسین امیری فرزند اسماعیل امیری هستم و در سال 1343 متولد شدم....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد حسين اميري »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون گمان نکنید آنهائی که در راه خدا کشته شدهاند، مردهاند. بلکه آنها زندهاند و نزد خدایشان روزی میخورند. ( سوره آل عمران، آیه 169 ) با درود فراوان به امام امت و امید مستضعفان جهان خمینی بتشکن و با سلام فراوان به ملت شهیدپرور ایران، لازم دانستم که چند کلمه درباره خودم وصیت کنم. من محمد حسین امیری فرزند اسماعیل امیری هستم و در سال 1343 متولد شدم....
شهدا سال ۶۶- زندگینامه شهید شاپور فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و بهجا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران، مجنونصفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود بهخوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نیریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفتساله بود که به دبستان عشایری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و بهجا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران، مجنونصفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود بهخوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نیریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفتساله بود که به دبستان عشایری...
شهدا سال 63 -وصیتنامه شهید محمدرضا مستوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد محمدرضا مستوري »
بسم الله الرحمن الرحیم و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. ما در دامان آقائی و کرامت پرورش یافتهایم، لیکن برای پیروزی اسلام و مسلمین، سعادت به ما حکم می کند که برای مرگ آغوش باز کنیم. « از سخنان تابناک امام حسین(ع) » با درود و سلام به محضر آقا امام زمان(عج) منجی عالم بشریت، بر پا کننده عدل و آزادی در سراسر زمین. با درود به رهبر کبیر انقلاب و شهدائی که جانشان را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد محمدرضا مستوري »
بسم الله الرحمن الرحیم و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. ما در دامان آقائی و کرامت پرورش یافتهایم، لیکن برای پیروزی اسلام و مسلمین، سعادت به ما حکم می کند که برای مرگ آغوش باز کنیم. « از سخنان تابناک امام حسین(ع) » با درود و سلام به محضر آقا امام زمان(عج) منجی عالم بشریت، بر پا کننده عدل و آزادی در سراسر زمین. با درود به رهبر کبیر انقلاب و شهدائی که جانشان را...
به یاد شهید محمد مجید جاوید
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
شـد شهید دیگری تقدیم قـرآن، حجه الله بارک الله نوجوان جاوید همچون ماه کنعان، حجه الله بارکالله نـوجوان جـاوید عـازم سوی رضوان، حجه الله بارک الله لاله با صدشوق آمد در گلستان، حجه الله بارک الله در ره اسلام و ایمان گشته قربان حجه الله بارک الله تا به راه حق قدم زد این جـوان پـاک ایمان هر زمان میبود اندر راه دینش سخت بنیان بود اسلامش هـدف جـــانـباز انـــدر راه قـــرآن بسته با خلاّق خود جانانه پیمان، حجهالله بارکالله شد شهید دیگری تقدیم قرآن، حجه الله...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
شـد شهید دیگری تقدیم قـرآن، حجه الله بارک الله نوجوان جاوید همچون ماه کنعان، حجه الله بارکالله نـوجوان جـاوید عـازم سوی رضوان، حجه الله بارک الله لاله با صدشوق آمد در گلستان، حجه الله بارک الله در ره اسلام و ایمان گشته قربان حجه الله بارک الله تا به راه حق قدم زد این جـوان پـاک ایمان هر زمان میبود اندر راه دینش سخت بنیان بود اسلامش هـدف جـــانـباز انـــدر راه قـــرآن بسته با خلاّق خود جانانه پیمان، حجهالله بارکالله شد شهید دیگری تقدیم قرآن، حجه الله...